تاپ صدا

دانلود آهنگ جدید ، آلبوم های ایرانی ، فیلم و سریال ایرانی با لینک مستقیم در تاپ صدا ، فول آلبوم ، موزیک جدید

خانه دانلود آهنگ دانلود آلبوم دانلود موزیک ویدیو دانلود فیلم دانلود سریال تماس با ما
مشاهده سریع

آهنگ های برتر ماه ›

آهنگ های برتر ماه بازگشت ‹

در یک نگاه

آخرین آهنگ های روز های اخیر ›

آخرین آهنگ های روز های اخیر بازگشت ‹

تمامی محتوای این سایت مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران است

بیگرافی کوتاه از بابک جهانبخش

- تعداد آراء 0 نفر
دسته‌بندی نشده
بازدید : 215
تاریخ : 27ام بهمن, 1391

بیو گرافی کوتاه و جالب از بابک جهانبخش

همراه با محاصبه از بابک و همسرش

هر هفته 5 بیوگرافی از توپ صدا

نام شناسنامه ای : « علی »
– تاریخ تولد : در اول فروردین سال 1362
– محل تولد : بیمارستان « آگوستا » شهر « بوخوم » آلمان در ساعت 10 شب .
– شغل پدر : مهندس الکترونیک با گرایش مخابرات
– شغل مادر : خانه دار
– تعداد برادر : ندارد
– تعداد خواهر : 1 خواهر ( 7 سال و 8 ماه و 10 روز کوچکتر از او ! )
– مدرک تحصیلی : دیپلم تجربی
– سوابق ورزشی : بازی در تیم های فوتبال نوجوانان و جوانان باشگاه های استقلال ، شاهین ، کشاورز و پیام تهران – در رشته کاراته دارای کمربند مشکی پس از یکسال ، در وزن 40 کیلوگرم 2 بار قهرمان کیوکوشین تهران و یک بار برنده برنز ایران در وزن 55 کیلوگرم
– دلیل انصراف از ادامه فعالیت در فوتبال : به دلیل بداخلاقی تعدادی از فوتبالیست ها !!!
– دلیل انصراف از ادامه فعالیت در کاراته : موبرداشتن دنده چپ او
– اولین کسی که او را به خواننده شدن تشویق کرد : مرحوم « مجتبی میر زاده » ( آهنگساز قدیمی )
_ شروع خوانندگی : از 15 سالگی !!!
– ساز های تخصصی او : پیانو ، کیبورد و گیتار
– اولین آلبوم او : « چی شده » ( در سال 1384 )
– رنگ مورد علاقه : آبی
– تیم فوتبال داخلی مورد علاقه او : استقلال
– تیم فوتبال خارجی مورد علاقه او : تیم ملی « آلمان »
* در سال 1374 برای چهارمین بار به ایران آمد و این بار برای همیشه ماند !!!

بابک جهانبخش متولد اول فروردین ماه سال ۱۳۶۲ در شهر بوخوم آلمان موسیقی را از سن ۵ سالگی با ساز پیانو زیر نظر اساتید المانی در مدرسه ملی موسیقی شروع کرد . در سن ۱۱ سالگی به ایران بازگشت و با زنده یاد مسعود میردامادی از آهنگسازها و اساتید بنام قدیمی آشنا شد . و سلفژ و تئوری را فراگرفت با تشویق استادش در سال ۷۶ با اینکه فقط ۱۴ سال داشت برای تست صدا در سازمان صدا و سیما حاضر شد . و مستقیما از ریاست مرکز حفظ و اشاعه آن زمان جناب آقای استاد علی معلم مجوز دریافت کرد . همکاریش با صداوسیما به خاطر جوانیش به طولی نیانجامید و به پیشنهاد زنده یاد مجتبی میرزاده چند سالی صبر کرد چون استاد زمان را برای ارائه کارش خوب نمی دید . در سن ۲۰ سالگی بعد از مدتی وقفه تصمیم گرفت مجموعه ای تحت عنوان چی شده؟ را جمع آوری کند

 

***مصاحبه ای با بابک جهانبخش***
تموم سوالات توسط طرفداران بابک جهانبخش مطرح شده

.تو آهنگاتون از سازهای ایرانی استفاده میکنین؟اگه آره چه سازی؟
-بله تا حالا چند مورد بوده.فکر کنم یکی باغ بلور بود که تا ر داشت یه کار دیگه هم بود که سه تار داشت اما الان اسمش یادم نیست اما آره استفاده کردم.همچنین ویالون که ایرانی زده شده و در کل یه سری سازهای شرقی.قبلا از سمپل استفاده می کردم اما تفاوتی که در روند تولید آلبوم جدیدم که می خوام به زودی جمع کنم اینه که می خوام خیلی از ساز استفاده کنم و از حالت الکترونیک درش بیارم
عکاس شخصی دارید؟اگه دارید کیه؟
نه.من با چند نفر کار می کنم مثلا برای آلبومم با شکیبا امیرک کار کردم ولی از این به بعد با سعید عبداللهی که یکی از دوستای خوبم هست و خیلی هم کارش رو دوس دارم در رابطه با کارهای تبلیغاتی بیشتر کار می کنم.
طرفدار استقلال هستین یا پیروزی؟
دیگه اینو نپرس دیگه !!!!طرفدار استقلالم ولی برای پرسپولیسی ها هم احترام قائلم و مطمئنا اگه تیم دیگه ای رو بخوام انتخاب کنم بعد استقلال حتما پرسپولیسه چون احساس می کنم این دوتا تیم اگه موفق باشن رقابت شون جالب میشه
خودت فکر میکنی چی شده رو مردم بیشتر دوست دارن یا دوستت دارم؟
چی شده یه خاطره ای همراهشه ولی من خودم فکر می کنم دوست دارم.نمی دونم…خیلی سخته برام ولی فکر می کنم امروز دوست دارم یه جورایی جای چی شده رو گرفت. نه اینکه بگیره.هر کدوم جای خاص خودشو داره ولی فکر کنم تو سطح هم جواب دادن چون جف شون هیت شدن.من فکر می کنم امروز مردم کارایی که فضاشون مثبت تره رو بیشتر دوس دارن

آقا بابک به وبلاگ هایی که براش ساخته میشن سر میزنه؟
من اگه وقت کنم حتما سرچ می کنم و می بینم و خیلی ممنونم از کسایی که زحمت می کشن ولی من حس می کنم اگه این قضایا با نظم تر باشه و یک جا انجام بشه خبرا یک دست تره و خیلی هم مفید تر کار میشه.گاهی فکر می کنم این تعدد وبلاگها مردم رو به شک می ندازه یعنی اون طرفداری که میاد فکر می کنه همه چیز دروغیه.من ممنونم از دوستانی که زحمت می کشن و وقت می ذارن اطلاع رسانی می کنن ولی ازشون خواهش می کنم اگه می خوان منبعی قرار بدن برای اخبارشون خواهشا وبلاگ و سایت اصلی باشه چون اینطوری حداقل خبرا یک دست تر پخش میشه.
ببخشید یه سوال دیگه آقا بابک فکر کرده که یه کنسرتم توی شهر ایلام بذاره؟
من خودم شخصا دوست دارم توی همه شهرها برنامه بذارم به خاطر اینکه کارمه و برام لذت بخشه که برم شهرهای مختلف و برنامه اجرا کنم اما باز هم تاکید می کنم که برنامه گذاشتن توسط ما انجام نمی شه.برنامه رو به درخواست و یکسری توافقات…مثلا ما از یه سری شهرها درخواست داشتیم ولی به توافق نرسیدیم یا مثلا ما به قرارداد رسیدیم برای مثلا رشت ولی ایشون نه کارای مالی شو انجام داده نه کارای ارشادش و انجام داده که این خود به خود لغو شده.متاسفانه برنامه گذارهای ما مشکل پیدا کردن.مثلا یه سری اومدن که این کاره نیستن.مثلا ما دوتا شهر میریم و یکهو ضرر مالی شدید می کنیم.با گروه میریم و چک ها برگشت می خوره چون یه بخشش بخش مالیه.مثلا من می خوام برم تو یه شهرو گروه رو ببرم نمی تونم چون همه اینا هزینه می خواد حتی اگه خودمو در نظر نگیرم.بعد یه سری مشکلاتی پیش میاد که ما دیگه جرات نمی کنیم مگر اینکه با یک تهیه کننده ای که سفت و سخت تره و روی حرفش پایبند تره وگرنه ما توی هر شهری با هر برنامه گذاری اطمینان نمی کنیم چون متاسفانه بعضی وقتها ضررای خیلی بدی می کنیم. دلیلش فقط همینه وگرنه من باز می گم که با جون و دل میرم و برنامه اجرا می کنم ولی بردن یه گروه،تمرین کردن،استراحت کردن تو هتل،گرفتن سالن چیزهاییه که هم مدیریت می خواد هم هزینه… به هر صورت ما از خدامونه تو همه شهرها برنامه بذاریم و من تمام سعی و تلاشمو می کنم.حالا یه سری می گن چرا همه میان شما نمیاین؟ دیگه این قسمت من نیست!! شانس منه! و اگه خدا بخواد این اتفاق می افته و خیلی از شهرها رو میریم.
تا حالا شده احساس غرور کنی؟ اینو دیگه حتما جواب بده خیلی دوست دارم به عنوان یه طرفدار بدونم
به هیچ عنوان!من اصلا بعضی وقتا می مونم!اصلا نمی دونم کجام؟دارم واقعیت رو می گم.من اصلا توی این فضاها نیستم.بعضی وقتا تعجب می کنم وقتی یه عکس العمل هایی از مردم می بینم خودم باورم نمیشه که یعنی اینقدر تغییر کرده زندگی من نسبت به چند سال پیش؟! من واقعا خدا رو شاکرم.اگه این کار و کردم دنبال چیزی نبودم.من واقعا عاشق موزیک بودم.دنبال این نبودم که غرور برم داره.اونایی که منو می شناسن می دونن که تو این فضاها و کلا این فرمی نیستم.من موزیک و دوست دارم به خاطر خودش و زندگی بی حاشیه رو هم خیلی بیشتر دوست دارم تا اینکه بخوام درگیر حاشیه بشم یا خودنمایی کنم.اصلا تو این فازا نیستم!
شده تا حالا دل کسی رو بشکونی؟
اینو من نمی تونم بگم.ممکنه ناخواسته پیش اومده باشه.اگر هم این اتفاق افتاده باشه مطمئنا ناخواسته بوده.
درس ریاضیت خوبه یانه؟
درس ریاضیم حقیقتش نه!!
تا حالا شده از زندگی ناامید شده باشی؟
آره برای همه پیش میاد برای منم پیش اومده.به هرحال پیش میاد به خصوص برای آدم هایی که تو فضای هنرن و احساس شون بر منطق شون غلبه می کنه.این فضا هست و لی به هرحال ما هم مثل بقیه آدمیم!فرقی ندارم با بقیه دوستان که لطف دارن.منم مثل اونام هیچ تفاوتی ندارم.ممکنه یه روز غمگین باشم یه روز خوشحال باشم یه روز نا امید یه روز امیدوار… این بخشی از ما آدم هاست
دوس داری یه گربه داشته باشی؟
راستش گربه نه! چون من حساسیت دارم.اگه جایی گربه باشه حتی اگه بهش دستم نزنم ناراحتی پوستی می گیرم

لباس مارک دار محبوب و عطر محبوبتان چیه؟
من همیشه لباس هام برند بوده اما جوری نیستم که به این چیزا فکر کنم.هر چیزی رو که دوست داشته باشم و قشنگ باشه می گیرم.به مارکش فکر نمی کنم.فقط باید بهم بیاد و خوشم بیاد ممکنه حتی مارک دار هم نباشه.عطر مورد علاقه ام هم هرمس هست که بوی مورد علاقه منه و بچه ها(هنرمندا) هم می دونن! از عطرهای مختلف هم استفاده می کنم ولی در کل خیلی به عطر اهمیت می دم یه جورایی باهاش دوش می گیرم! البته این چیز خوبی نیست اما خب جزء علایقمه دیگه!

اول از هرچیز یه خسته نباشید به شما میگم برای البوم و کنسرتاتون بعدش میخواستم بدونم این همه کنسرت در شهر های مختلف برای شما خسته کننده نیست؟خانوادتون از شما دلگیر نمیشن؟
برای من خسته کننده نیست چون انرژی می گیرم از مردم ولی خانواده ام خب آره.خیلی وقتا احساس دلتنگی می کنن ولی خب این کار ماست دیگه.خیلی از کارا این شکلیه.به هرصورت من یه وظیفه ای در قبال خانواده ام دارم و یه وظیفه ای هم در برابر هوادارام

بابک جان میگم اون قضیه ورژن2چی شده بود یادته؟؟
ورژن 2 چی شده رو به فکرش هستم اما تا بهتر از اون در نیاد انجامش نمی دم.هنوز از اون بهتر نشده چون این ممکنه خاطرات اونم داغون کنه. من احساس می کنم اگه می خوای یه کاری انجام بدی یا اجرایی داشته باشی باید خیلی بهتر از قبلی دربیاد.

سلام از سلطان احساس 1 سوال دارم.چرا آلبوم هات رو نزدیک تابستون پخش میکنی فکر نمیکنی اگه تو زمستون پخش کنی گرمای صدات باعث شه ما هم سرما رو حس نکنیم؟
اولا که به من لطف داری دوست گلم ولی این دست من نیست اتفاقی شده هر چند ? تا آلبوم اولم پاییز بیرون اومدن ولی سال دیگه فکر نمی کنم تابستونی باشه و آلبوم بعدیم بخوره به پاییز.

سوال اول اینکه ترانه هایی که بهت میدن اگه خوندیش دیدی یه جاییش عوض بشه بهتره میگید یا نه همونو میخونید
آره این کار و می کنم ولی اول با ترانه سرا صحبت می کنم بعداین کار و می کنم
تا حالا شده یه هوادار یه ترانه به شما بده و خوشتون بیاد بخواین اونو بخونین .اگه امکانش پیش بیاد میخونید یا نه؟
من با محسن شیرالی به همین صورت آشنا شدم.ترانه ای به دستم رسید و خوشم اومد و می بینین که توی همین مدت کوتاه کارای موفقی با هم داشتیم.فوق العاده هم کاراشو دوست دارم و مطمئنم موفق هست در آینده موفق تر هم خواهد شد.در مورد این موضوع شک نکنین.
اگه بعد کنسرت هوادارا بخوان باهاتون عکس بندازن ناراحت میشین اخه شاید خسته باشین؟
من ناراحت نمی شم اما یه داستانی هست که هم برنامه گذار هم مسئول سالن این اجازه رو بهم نمی دن.یکی از دلایلش رو هم خیلی راحت می خوام بگم.عکس گرفتن با هوادار یه بخشیه اما من می خوام علت اصلیشو بگم.عکسا گرفته می شه و مونتاژ میشه و یا جوری گرفته میشه و کادر زده میشه و در صفحات فیس بوک قرار داده میشه.اینا برای ما مشکل ایجاد می کنه.هم شکل و جلوه قشنگی نداره هم من تا به حال دیدم که عکسا میره داخل یه سری صفحات.به همین دلیل این ممنوعیت رو واسه ما گذاشتن که این کار و نکنیم.وگرنه من هوادارامو دوست دارم براشون احترام قائلم.حالا ایشالا من نمی خوام قول الکی بدم اما اگه بتونیم کلوب هواداران درست بکنیم و حالا نوبتی البته من باید اول اجازه شو بگیرم.اینطوری می دونی هوادارا مشخصن وشاید بشه یه فضایی رو ایجاد کرد که حالا اگه بخوایم عکسی بگیریم یا کاری بکنیم حداقل آدماشو بشناسیم و مشکلی پیش نیاد ولی این حق و به من بدین.چون خیلیا این کار و می کنن. یک سری از دوستان واقعا هوادارن و یکسری فقط می خوان صرفا یه عکسی گرفته باشن و متاسفانه رعایت یه سری مسائل رو هم نمی کنن و به دلیل یه سری ممنوعیتی که اماکن میگه نه به خاطر اینکه عکس گرفته بشه به این خاطر که بعدا برای خودتون مشکل پیش نیاد به دلیل امنیتی.حتی الان عکاس هایی که با کارت نباشن رو راه نمی دن و باید مشخص بشه از کجان؟ چون از عکس میشه استفاده های خیلی بدی هم کرد

بابک جون چند سال که ازدواج کردی؟
سه ساله.سال 87 ازدواج کردم.

سلام استاد
اگر بخوایم در آهنگسازی راهنماییمون کنید باید چه کنیم؟
اصلا میشه؟
آهنگسازی چیزی نیست که راهنمائی بخواد ، هنر ذاتیه و نمی شه به کسی تزریق کرد ، من نمی تونم راهنمایی خاصی بکنم این چیزیه که باید تو وجود هر آدمی باشه تنها چیزی که می تونم بگم باید استعدادش تو وجودتون باشه بعدا شما می سازی از اطرافیانت می پرسی اگه خوب باشه تشویقت می کنن و اینجوری هی کارت بهتر و بهتر می شه و متوجه می شی که کارت رو درست انجام دادی
راه ارتباط با شما کدومه؟
من فکر می کنم تو هیچ جای دنیا هنرمند نمی تونه مستقیم با طرفداراش در ارتباط باشه و از این بابت دوست ندارم که کسی از دستم دلخور بشه این یک واقعیته که شما یک نفری ولی من این طرف یهو باید مثللاً جواب 20000 نفر رو بدم ، خوب من چطوری جواب این همه آدم و یهو بدم … مطمئن باشید من نظراتتون و می خونم و برای تک تکتون ارزش قائلم به نظرم بهترین راه ارتباط با من همین نظرات وبلاگ باشه ، چون اگه خودتون هم دقت کنید می بینید بعضی از سوالها و مسائلی که مطرح میشه مشابه هم هست و من همه ی اینا رو می خونم و یه جا جواب می دم . چون الان دیگه ارتباط مستقیم هیچ جای دنیا اتفاق نمی افته ، نه اینکه من فرق داشته باشم ولی واقعاً از دستم بر نمیاد ، اگه اینجوری باشه من باید کل کار و زندگیمو تعطیل کنم و بشینم جواب مخاطب رو بدم خاطرم هست 2-3 سال پیش می خواستم با طرفدارام صحبت کنم و قلباً به این کار علاقه داشتم ولی فک کن یهو 100 تا صفحه باز می شد و باور کن اصلاً یهو کامپیوترم هنگ می کرد تازه اون موقع هوادارای گلم از دستم ناراحت هم می شدن که چرا جواب نمیدم در صورتی که اگه میومدن پشت کامپیوتر من می دیدن سیستم هنگ کرده بنابر این بهترین راه اینه که از طریق نظرات وبلاگ اصلی مسائل با سالومه خانوم مطرح بشه منم مطمئن باشید همه ی نظرات و با دقّت می خونم و تا جایی که بشه تو نظرات و یا از طریق همین 20 سوالی جوابتون و میدم

از بین مجری ها دوست صمیمیتون کیه؟
با همه مجریا دوستم – تو موزیک هیچ دوست صمیمی ندارم فقط با همه دوستم ، همکارم ، ولی من مدلم فرق داره یه جورایی با خودمم ، یه ادم خانوادگی هستم ، زیاد اهل رفت و آمدهای تشریفاتی نیستم اغلب با خانواده ام می گردم با خانواده ام میرم و میام و اینطوری احساس راحتتری دارم البته هر کسی یه مدلی زندگی می کنه و از نظر من محترمه … تو مجریا هم دوستای زیادی دارم آقایان رضا رشید پور ، احسان علیخانی ، فرزاد حسنی ، جواد یحیوی ، آقای محمود شهریاری که از مشوق های من بودن . به هر حال وقتی تو این کار وارد می شی همه رو می شناسی با همه دوستی ولی وقتی صمیمیت مطرح می شه یه بحث دیگه س . در حال حاضر من هیچ دوست صمیمی ندارم به جز یک نفر که اونم هیچ ربطی به موزیک نداره از دوره ی دبیرستان با هم دوست بودیم ، اسمش احسان هستش و دوست واقعیه منه ، ا اون موقعی که بابک جهانبخش وجود نداشت تا الان این آدم با من بوده ، باورتون نمیشه حتی کنسرت من که میاد بلیط می خره انقدر این آدم بی دریغ با من دوسته ، … با این همه من بیشتر با خودمم و خانوادم ، اینطوری راحت ترم .
شده تاحالا شهرت براتون حسابی دردسر بشه؟
آره می شه ، خیلی جاها خوب نیست ، یه جاهایی که دوست داری زندگی خودتو بکنی و آرامش داشته باشی ، اینو کسی از من دلخور نشه ولی یه عده طرفدارن یه عده طرفدار نما ، ما این قضیه رو همه جا داریم تو فوتبالم هست ، گاهی که می خوای زندگی خودتو داشته باشی به خاطر شهرت این آرامشه از دست می ره ، یا گاهی مزاحمت های تلفنی یا مزاحمت هایی با فرم های دیگه البته بلا نسبت طرفدارای گل واقعی که من براشون فوق العاده ارزش قائلم ولی این مسائل هست …
رادیو گوش میدین؟چه شبکه ای؟کدوم برنامه؟
آره بعضی وقتا رادیو جوان و مثلاً گوش میدم رو چی خاصی زوم نیستم ولی بعضی وقتا هوس می کنم که رادیو گوش بدم و این کار رو می کنم .
غیرتی هستین؟
غیرتی که … چه مرد چه زن اگه بی غیرت باشه که فایده نداره ؛ غیرت این نیست که بری چاقو کشی کنی یا سر کسی و ببری غیرت یه چیزیه که باید تو وجودت باشه یه جوری که در واقع سیب زمینی نباشی ( خنده ) یعنی یه آدمی باشی که نسبت به تمام اتفاقای اطرافت یه ری اکشن ( واکنش ) صحیح داشته باشی که بگی آقا من هم هستم ، وجود دارم به این می گن غیرت و آره … چرا که نه بالاخره باید هرکسی تو وجودش باشه ( خنده )
وقتی توی آلمان بودین،کسی بخاطر ایرانی بودنتون تحقیرتون کرده؟
من آلمان که بودم تو دهه ی 90 میلادی بود که شرایط آلمان بهم ریخته بود ؛ آلمان شرقی و غربی داشت قاطی می شد ، دقیقاً سال 1990 بود من این و تا حالا هیچ جا نگفتم ولی اون موقع یه گروهی بود به نام اسکین هد که ا گروههای نازی بودن و پیروی هیتلر و اینا رو می کردن هنوز و نژاد پرست شدید بودن و می رفتن خارجیا رو اذیت می کردن ، من یک بار یک کتک اساسی خوردم تو بچکی به حّدی که بیمارستان هم خوابیدم
شاعر مورد علاقتون کیه؟
روزبه بمانی ، محسن شیرالی . البته اساتید بماند ، آقای جنّتی عطایی ، شهریار قنبری ، اردلان سرافراز ولی از بچه های این نسل روزبه بمانی و محسن شیرالی رو خیلی دوست دارم . با شعور شعر می گن .
رمان میخونین؟
من حقیقتاً یاد کتاب نمی خونم ، شاید مثلاً شبا خانومم کتاب بخونه من گوش بدم ، چون ایشون خیلی اهل کتاب هستن به خاطر همین بیشتر شنونده ام . از بچگی واسم قصّه می گفتن همه (خنده ) خودم تو این قضیه یک کم تنبلم .
از بین خوراکی ها از چه چیزی خیلی بدتون میاد؟؟
من کلاً غذا دوست دارم ( خنده ) چیز خاصی به نظرم نمی رسه

استارت البوم”زندگی من”باکدوم تراک بود؟
با دوست دارم بود
ساخت البوم چقدر طول کشید ؟
من معمولاً کارهامو تو یه پروسه ی 5-6 ماهه جمع می کنم
ترانه های “محسن شیرالی” خیلی عالی هستن و به دل میشینن درالبوم بعدی باایشون همکاری میکنید؟
بله – همکاری من با محسن شیرالی ادامه خواهد داشت .
اگه یکی میخواد اهنگسازی رو یاد بگیره اول باید سازی رو بلد باشه یانه؟( امکانش هست یه کوچولو توضیح بدید)
???? باید اول یه ساز بلد باشه
۱۰۰٪ باید اول یه ساز بلد باشه
بابک جان فک نمیکنی توی آلبوم زندگی من موقع تنظیم نسبت به آلبوم های قبلی بیش از حد از سازهای الکترونیکی استفاده شده ؟ دلیل این کار چیه ؟
اصلاً اینطوری نبوده ، هیچ تفاوتی نداشته از نظر من با بقیه آلبوم ها اتفاقاً من تو این آلبوم ساکسیفون داشتم ، گیتار داشتم ، بوزوکی داشتم ، اتفاقاً ساز زنده بیشتر هم بوده تو این آلبوم به نسبت بقیه آلبوم ها ؛ البته به جز چی شده … اون جا من زهی داشتم ولی کلاً اینجوی نبوده .
بابک جان امکانش هست که توی آلبوم بعدی با سیروان خسروی و کوشان حداد کار کنی ؟
حتماً کار می کنم ، حتماً
بابک جان توی قطعه گذشته آهنگ با ساکسیفون شروع میشه . به نظرت استفاده از ساکسیفون زیادی آهنگ گذشته رو غمگین نکرده ؟
خوب این کار یه کار غمگینه کلا
بابک جان میتونی بگی چرا آهنگ افسانه به دلت بدجور نشسته ؟
کاری که از دل بر بیاد بر دل هم میشینه . فکر می کنم این کار چون خیلی دلی و حسی انجام شد به دل خودم هم خیلی نشست .
کنسرت مشترکت با مازیار فلاحی چجور بود ؟
کنسرت مشترکی نبوده به جز دو تا اجرا اون اوایل که یکیش شهرستان بوده که خوب به علت این که گروهمون یکیه ، گروه آرپژ هم با من می زنه هم با مازیار اما یک بار هم ما تو تهران با آقای گلزار یه قراردادی بستیم که اونجا هم من بودم هم مازیار و کنسرت مشترک بود . مال 2 سال پیشه ، به هر صورت مازیار دوست من هست و خیلی آدم با احساسیه ولی این کنسرت مشترک مال گذشته س .

به نظر شما زیباترین قطعه آلبوم کدومه؟؟یکی رو نام ببری
دوست دارم .
اگر به عقب برگردین دوست دارین کدوم قطعه رو از آلبوم حذف کنید؟
نمی تونم بگم ، چون ممکنه که شاعرش ناراحت بشه و به شاعر کار بر می خوره ولی مطمئناً یکی ، دو تا قطعه رو حذف می کردم .
وقتی هوادارتون رو تو کنسرت میبینین چه حسی دارین؟
وقتی این همه انرژی و احساس مثبت و می بینم مطمئن باشید قشنگترین شب برای من می شه و خیلی لذت بخشه ، دیدن این همه آدم با احساس و با عشقی که به من محبّت دارن خدا رو شکر می کنم اون لحظه که این لطف و به من داشته که بتونم دل یه سری آدم رو شاد کنم و از این که می بینم تو خونه ی این دوستان هستم ، صدام هست و بهشون آرامش می ده خدا رو شکر می کنم
فروش آلبوم خوب بوده؟(البته خودم که فکر میکنم خیلی خوب بوده چون عمدا به فروشگاه های محصولات فرهنگی رفتم و خیلی جاها آلبوم کاملا به فروش رفته بود و تموم کرده بودن)
آلبوم زندگی من جزء پرفروشترین البوم های سال بود ولی می تونست بیشتر هم بفروشه ، ولی متاسفانه پکیج های این آلبوم خیلی با کوالیتی جمع نشده بود و علتش هم این بود که آقای حاتم پور تجربه ی اولشون بود من فکر می کنم الان سر آلبوم مهدی مدرس و بچه های دیگه یه خورده با تجربه تر شدن یعنی یه جورایی تمرین شد براشون سر من . از طرفی من یه تجربه داشتم قبلاً رامین بصیرت نیا بسیار بسیار آلبوم احساس رو توپ پخش کرد و خوب هم تبلیغ کرد . به نظر من زنگی من جا داشت که خیلی بهتر پخش بشه چون خیلی از مغازه دار ها اصلاً آلبوم و نگرفته بودن چون می گفتن پکیج هاش انگار مونده تو یه انباری چیزی و له شده و واقعاً هم خیلی کثیف کار شده بود این جلدا و اینا و من باز هم عذر خواهی می کنم ولی به هر حال قسمت ما بوده ولی همین که آهنگا مورد استقبال قرار گرفته خدا رو شکر . چون فروش یه بحثه و استقبال عمومی یه بحث دیگه . این آلبوم سود خودش و به تهیه کننده داده خدا رو شکر . بقیه ش مهم اینه که طرفدار راضی باشه که امیدوارم همه ی طرفدارام راضی باشن . به هر حال تمام سعی من بر اینه که از این تجربیات استفاده کنم برای کارهای بعدی که روند رو به رشدی داشته باشم .

 

 مصاحبه با همسر بابک مروارید:
روزهای خوش آشنایی
اوایل سال ۷۸ بود که من برای سفر به انگلیس رفته بودم و با همسرم همان جا آشنا شدم.یک مسافرت کاری بود و مدت زیادی هم طول نکشید. همین آشنایی کوتاه بود که منجر به ازدواج شد. کلا به نظرم نباید اتفاق خاصی بیوفتد که وصلتی صورت بگیرد. عشق در یک لحظه سراغ ادم ها می آید.
عوامل دخیل در یک ازدواج موفق
زندگی مشترک اصول و قوائد خواص خودش را دارد.یعنی تو باید برای یک زندگی جدید آماده شوی و خودت را از بعضی کارهای زمان مجردی دور کنی. در یک زندگی مشترک موفق علاوه بر اینکه احساس و عشق متقابل تاثیر فراوانی دارد منطق و تعقل هم بی اندازهدخیل است. زمان انتخاب باید حتما به این قضیه توجه داشت که نکات مشترک و تفاهم اهمیت زیادی دارد.

زندگی من چهارمین آلبوم بابک جهانبخش در بازار موسیقی پاپ
است.آلبومی که نسبت به آلبوم قبلی ات تفاوت زیادی دارد.
چه در ترانه ،چه در ملودی و چه در نحوه خواندن. چه شد که به
«زندگی من» رسیدی؟
برای اینکه پاسخ این سوال را بده،می خواهم به چندین سال قبل برگردم. سال 84 آلبوم چی شده را منتشر کردم که شکر خدا موفق شد.البته به واسطه ی پخش کلیپم در آن زماندو،سه سالی اجازه فعالیت پیدا نکردم.بعد از سه سال آلبوم «بی اسم»را روانه بازار کردم اما آن استقبالی که مد نظرم بود و حدس میزدم،از آلبوم به عمل نیامد…

در حالی که آلبوم خیلی خوبی هم بود.
به نظر خودم یکی از بهترین مجموعه هایی بود که تولید کردم.آلبومی بود که درصد اشتباهات پایینی داشت.فکر میکنم آن موقع ما جلوتر از زمانمان حرکت کردیم.«بی اسم»جلوتر از زمان خودش بود و نهایتا نتیجه ای که میخواستیم را نگرفتیم. بعد که این اتفاق رخ داد،من کمی سرخورده شدم چرا که دنبال اتفاق بزرگتری بودم.در «بی اسم»ملودی هایی بود که رویشان ادعا دارم و قابلیت موفقیت بسیار بیش از این را داشت.بعد از مدتی سرخوردگی و سردرگمی شروع کردم به تولید آلبوم«احساس»متاسفانه وقتی آۀبومت موفق نمیشود همه دوستان تنهایت میگذارند. من هم احساس تنهایی میکردم با این حال تولید آلبوم را آغاز کردم.کار را با پوریا حیدری استارت زدیم اما من احساس کردم که پوریا انگیزه ی سابق را برای همکاری با من ندارد.همان زمان پیام هوشمند دوست قدیمی ام و آهنگساز قطعه چی شده از آلمان به ایران بازگشت و دوستی و همکاری ما از سر گرفتهشد.به هر حال با هر سختی و مشقتی که بود آلبوم احساس تولید شدو از کمپانی خوب دنیای هنر به بازار آمد.رامین بصیرت نیا برای پخش آلبوم احساس زحمت زیادی کشید و من از این بابت از او سپاسگزارم.شرایط خوبی که در آلبوم چی شده برای من به وجود آمده بود ،به نحوی از دست رفته بود و همه ی تلاش من این بود که آن شرایط را برگردانم.احساس جواب خوبی گرفت و موفق شد و این برای من جالب بود که چرا که خودم بی اسم را آلبوم بهتری می دانستم و می دانم.البته این اعتراف امروز من است.قبلا هرگز این حرف را نزده ام.بعد از آلبوم«احساس»به من گفتند که ریتم آلبومت کمی کند بود.خودم هم این حرف رو قبول داشتم.آمدم و در «زندگی من»فضا را به طور کل تغییر دادم.همکاری با پوریا قطع شد.من به کار پوریا ایمان داشتم وهمین امروز هم دارم و کارش را می پسندم.اما می خواستم فضای کاهای خودم را دچار دگرگونی اساسی کنم.اتفاق بعدی این بود که توانستم خودم ترانه بنویسم. این حس جدید به من کمک کردتا آلبوم بهتری تولید کنم.هیچ ادعایی هم در زمینه ترانه سرایی ندارم اما نتیجه ی خوبی از ترانه هایم گرفتم.خودم در آلبوم بیشتر تنظیم کردم و در نهایت سعی کردم ملودی های تازه تری بسازم. ضمن اینکه همکاری با دوستان تازه تری را تجربه کردم.پیام هوشمند هم دوباره کنارم بود اما با فضایی جدید.«هذیون»را ساخت که کار کاملا متفاوتی است.خودم قبل از انتشار آلبوم معتقد بودم «هذیون» حد وسط ندارد یا خیلی دوستش خواهند داشت و یا از کار بدشان می آیدکه شکر خدا بیشتر پیش بینی اول به وقوع پیوستاز سوی دیگر در این آلبوم آمدم و ملودی و تنظیم ها را جابه جا کردم . مثلا یکی از ملودی های پیام را خودم تنظیم کردم.این ها تغییراتی بود که در آلبوم به وجود آوردم و جواب خوببی هم گرفتم.از همکاری با امیر حسین اویسی و انوش تقوی هم خیلی راضی ام.همه برای آلبوم زحمت زیادی کشیدند.در هر صورت بعد از احساس خلایی را احساس کردم و خیلی زود دست به کار شدم و 11 ماه و17 روز بعد«زندگی من»را منتشر کردم.الان هم به کر جمع آوری آلبوم نیستم چرا که باز دنبال تغییر فضا هستم و برای تغییر فضا احتیاج به زمان دارم.در ضمن می خواهم روی کار بعدی هزینه بیشتری کنم و این هزینه بیشتر هم احتیاج به زمان دارد.

بسیار خوب،اسم«زندگی من»از کجا آمد؟

یکی از سخت ترین کارها در تولید آلبوم،انتخاب اسم است.این کار روانشناسی می خواهد.چون اسم آلبوم مستقیما با مخاطب ارتباط برقرار می کند و می تواند دافعه یا جاذبه داشته باشد.من دیدم کلمه ی «زندگی»در بیشتر قطعات آلبوم تکرار شده ونام یکی ازقطعات هم «زندگی من»است.با این حال فقط به این دلیل که اسم یکی از قطعات بود،نام آلبوم را «زندگی من»نگذاشتم.ما در این آلبوم 10 تراک داشتیم با 10 احساس متفاوت.یکی از آهنگها ازدوس داشتن حرف میزد دیگری از نبودنو آن یکی از رفتن و خلاصه همه ی اینها با احساس همه ی ما سازگار است.مجموعه این آلبوم زندگی ما بود و من هم خواننده کار و صدای مخاطبم هستم.این شد که نام آلبوم را «زندگی من» گذاشتم.

تنوع همکاران تو بخصوص در بخش تنظیم از آلبوم«چی شده»تا آلبوم
«زندگی من»خیلی زیاد بود.احساس نمی کنی از این شاخه به آن شاخه
پریده ای؟

حرفت درست است اما من هنوز آن ایده آلی را که می خواهم پیدا نکرده ام.شاید این حرف خیلی ها را ناراحت کند اما مندوس ندارم این اتفاق بیفتد.من یک مسولیتی در قبال دوستانم دارمو یک مسولیتی هم در قبال مخاطبان موسیقی و طرفدارانم.مسولیتی که در قبال طرفدارانم دارمخیلی مهم تر و جامع تر است.همیشه دنبا این بودم که برای طرفداران موسیقی و طرفداران خودم،خواننده ی متفاوتی باشم.بیشتر خواننده ها رفتن سراغ سیروان و کوشان اما من نرفتم.شکی در خوب بودن کار این دوستان نیست از نظر من کار سیروان واقعا عالی است.با این حال من با دوستان دیگری همراه شدم و حتی جاهاییی بیشتر از دستمزد دوستانی که اسم بردم هم هزینه کردم.خواستم تفاوت کنم و اگر قرار است اسم کوچکی پیدا کنم بتوانم کمکی برای کسانی باشم که هنرمندند اما اسم ندارند.دوستانم باید قبول کنند که من در رفاقت کم نمیگذارم و پای دوستانم می ایستم.با اینحال این بار و در آلبوم بعدی مطمئن باشید که من با نام های بزرگ و مطرح موسیقی هم همکاری خواهم کرد.به این نتیجه رسیده ام که الن وقتش استا اگر امروز با قاطعیت می گویمکه با چهره های مطرح همکاری خواهم کردبه این خاطر است که دلم از یکسری مسائل گرفته.من آدمی نیستم که برای کسی قیافه بگیرم و متکبر باشم اما بعضی از دوستان این مسئله را درک نکردند.توقع من از رفاقتم بیش از اینها بود.به همین دلیل از این پس سعی میکنم به جای رفاقت ،کار بکنم.این بیشتر به نفعم است.من با آدم هایی که اسم و رسم زیادی نداشته اند در این بازار خودم را مطرح کردم و این اصلا کار آسانی نیست.

برسیم به بحث ترانه های آلبوم«زندگی من»تغییرات زیادی در تیم ترانه
سرایان یه وجود آمده.هم من در این آلبوم حضور ندارم و هم بابک
صحرایی و چهره های جدیدی را به تیم ترانه ات آورده ای چرا؟
بگذار از خود تو شروع کنم. من با تو کارهای موفقی در بازار داشته ام.کارهایی مثل«فکرشو کن»،«یاد تو»و«خاطره».اما این بار سرعت کار من باعث شد تو و سایر دوستانی که ایم بردی در آلبوم حضور نداشته باشید.من می خواستم خیلی سریع کارها را جمع کنم.اما شماها مشغول کارهای دیگری بودیدو من هم فرصت نداشتم بایستم و باید به جلو میرفتم.با این حال در آلبوم جدید قطعا از ترانه های شما استفاده خواهم کرد.مجموعا از ترانه های آلبوم«زندگی من»را ضی ام .مثلا خود تو به عنوان یک ترانه سرا به ترانه هایی که خودم برای آلبوم نوشتم چه امتیازی میدهی؟

خب فکر میکنم هم در «باور کن» و هم در «دوست دارم»خوب نوشته ای.این را با در نظر نگرفتن این مسئله می گویم که تو اصلا ترانه سرا نبودی
بسیار خوب. کارهایی که از سایر دوستان گرفته ام را هم دوست دارم.کارهای محسن شیرآلی را بسیار پسندیدم.امیرمسعود میردامادی،علی بحرینی،رویا مجد آریا،سالیا هوشمند و سایر بچه ها هم کارهای خوبی در اختیارم گذاشتند.در مجموع چون کل آلبوم را آلبوم معتدلی می دانم و معتقدم همه تراک هایشان به نسبت قابل قبول است.پس ترانه هایش را هم میپسندم.از نحوه ی پخش آلبوم «زندگی من»و همکاری با پخش الوند راضی بودی؟از شرکت الوند و دوست خوبم آقای مصطفی سرلک تشکرویژه ای دارم چون کار را بسیار خوب پخش کردند.خیلی زحمت کشیدند و کار را خوب انجام دادند.خیلی ها گفتند پخش تصویر دنیای هنر حداقل در یکسری ازمناطق بهتر بود اما به نظر من هردو این پخش ها کارشان را بسیار خوب انجام می دهند.در نهایت من از پخش کار رضایت داشتم.از استقبالی هم که تا به امروز از آلبوم شده،راضی بودم و بازتاب بسیار خوبی گرفتم.

از انوشیروان تقوی همکار جدیدت بگو که این روزها جزو پرکارهای
بازار است.
اول از اخلاق انوش شروع می کنم.من با خیلی از موزیسین ها رفاقت دارم و همکاری کردم.با اعلام این مسئله که قصد بی احترامی به کسی را ندارم،باید بگویم که اخلاق انوش فوق العاده است و برای من مهمتر از کار همین است.انوش در عین حال که بسیار هنرمند و کاربلد است.فقط یک انتقاد از او دارم که با خودش هم مطرح کرده ام.معتقدم باید کمتر از این کار کند .کمی دوروبرش را شلوغ کرده است.شما آلبوم جدید رضا صادقی را گوش کنید.یکی از بهترین قطعاتش ساخته انوش بود.از کارهایی همکه برای خودم ساخته وتنظیم کرده بسیار بسیار راضی هستم.انوش اگر کمی کمتر باشد،موفق تر خواهد بود.

سال گذشته حضور فوق العاده ای در اجراهای زنده و کنسرت هاداشتی.

امسال چه برنامه ای داری که کنسرت هایت رنگ تکرار به خود نگیرد؟
در آغاز کنسرت هایمان قردادهای پر وپیمانی نمیبستیم.من آدمی نیستم که بخواهم این واقعیت را کتمان کنم.اما به مرور رقم قرارداد کنسرت هارا بالا بردیم و این باعث شد هزینه ی بیشتری هم برای کنسرت ها بکنیم و در نهایت بتوانیم ایجاد تفاوت کنی.بالطبع یکی از تفاوت هایی که در کنسرت های آنده من ایجاد خواهد شد،تغییر قطعات هست.این بار از آلبوم جدید هم خواهیم خواند واین یک تفاوت اس.به ارکسترمان هم نوازنده های جدیدی اضافه شده ان.تمام سعی مان این است که در کنسرت های آینده به خصوص در تهران،اجراهای متفاوتی داشته باشیم.به هر حال همه جای دنیا کنسرت ها کارگردانی می شوند و در اینجا هم این اتفاق باید رخ دهد.امیدوارم بتوانیم یک تیم کارگردانی برای کنسرت ها داشته باشیم.

از ارکسترت راضی هستی؟

بله.گروه خیلی خوبی است.یک مقدار تغییرات در گروه زیاد شد ولی کم کم به یک شرایط ثابت رسیدیم.در مجموع از همکاری با سرپرست ارکستر محسن فشار و رهبر ارکستر امیرحسین اویسی رضایت خاطر دارم.

راستی چه شد که خودت ترانه نوشتی؟
حسی بود که ناگهان به سراغم آمد و آن را در وجودم پیدا کرد.واقعا ادعایی در این زمینه ندارم اما خوشحالم که توانستم احساسم را بنویسم و بسازم و بخوانم.خیلی سخت ترانه می نویسم اما چون همزمان با موسیقی سروده می شود برایم اتفاق جالبی است.

حرف پایانی ات.

من همه تلاشم را کرده ام و بیشتر از این بلد نبودم.گاهی انتقادهایی را می شنوم که شاید بهم بربخورد.به هر حال حال طبیعت انسان همین است.اما بعد که فکر می کنم به این نتیجه می رسم که وارد این میدان شده ایم و باید انتقادها را هم مثل تعریف ها بشنوم و از آنها استفاده کنم.سعی می کنم از انتقادات نکته های خوب را بردارم و در کارم جاری کنم هنوز هم سعی می کنم یاد بگیرم و کارهای بهتری انجام دهم.

برچسب ها:

2 نظر دیدگاه ها

  1. maryam گفت:

    مرسی خیلی خیلی خوب بود




    2



    0

  2. بهرام توحیدی گفت:

    سلام
    لطف کنید کلمه محاصبه را درست بنویسید برای نوشته هاتون دقت نمایید (زشته) : مصاحبه




    2



    0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *