متن آهنگ خاطره از مسعود ثانی

رنگ پاییز و چشمای خیس و شستم از چشم دل ساده‌ام
اشک چشمام و بغض نفس‌هامو همه غصه‌ها رو پس دادم
قلبم با تو نمی‌کشه پا پس سردم شه تو دست تو جا هست همه هستی من توی دستاته
منو گرفته برق نگاهت افسانه صورت ماهت به یه خسته دوباره نفس داده
هر لحظمون خاطره است دوریت برام فاجعه است
اون چشم زیبای تو تو زندگیم برده دست
دیوونم مرهم درد دل داغونم آرامش محض خیال من وقتی کنار تو‌ ام آرومم
مجنونم لمس نگاه تو یه رویا بود چشم تو زیبایی دنیا بود رد شدم اما قلب من جا موند
هر لحظمون خاطره است دوریت برام فاجعه است
اون چشم زیبای تو تو زندگیم برده دست