متن آهنگ حد و مرض از علی اوج , تی دی

نقاشی با بیت میکشم قلم بنزینه کلمه به آتیش میکشم
یه آتیشی که خاموش نمیشه حتی اگه بارون بیاد داغون نمیشه
مخم یه اسلحس که توش قانون نمیره
سرعتش تنده_و آروم نمیشه
اینجا جنلگه_و ما گرگای شبیم
مغزتو میکنیم تو مرداب عمیق
تا یکم عمیقتر شی عجیبتر شی مریضتر شی
تا یکم قویتر شی به مخت فشار میدیم تا عصبی_تر شی
فکر کنی نشستی رو صندلی برقی
زود باش اعتراف کن بگو که نیومدی نصف راهو
من ساعت بمب ذهنتم تروریست رپم ببین انفجارو
بچه فراری بهتره شلوارتو دراری
چون که تو خودت جمعی توانشو نداری
واسه اینکه پر شی سرباز جنگیو تجاوز کنی به مغرای ردی
من تفریحم بازی با مغزه افکار حاجیت ناجیو(نامفهوم)
خبر کشتنت از اینجا پخش میشه چون که اینجا رادیو مرگه

هنو دور نزدیم باهات که سرت گیج رفت
همه اولش میان تهش نیستن
از این ورقام حال نمیکنم ببینم
انگار کلا هنو نرسیدن
دورو ورم گله فقط حال میده میزنم وقتی با جیب پر قدم
مهم نی چی میگذره پشت سرم اینا همه دنبال فرصتن
تا میری ولی برعکس اشتباه یا از قصد
یا اصلا نمیدونی چیو داری میدی از دست
با چی میشی سرگم وقت تنهاییات
دوباره تو خلوت تو کمتر تو خندت
جالبه زندگی نه همون ناقصه همه چیو کاملا محو
جور در نمیادو بازم لنگ شرایطه بد جور میکنیم تا بشه...